محمد گلریز خوانندهای است که صدایش به عنوان میراث شفاهی ایران در وزارت میراث فرهنگی به ثبت رسیده و به دلیل خواندن سرودهای خاطره انگیز و تاثیرگذار مانند این بانگ آزادی، خجسته باد این پیروزی، ای شهید مطهر، ای شهیدان خدایی و... یکی از خوانندگان برتر دوران انقلاب و دفاع مقدس شناخته میشود.
به بهانه پخش مسابقه همآهنگ از شبکه نسیم و افق که در زمینه استعدایابی گروههای سرود نوجوان است با این خواننده گفت وگو کردیم. همآهنگ محصول موسسه مآوا وابسته به سازمان هنری رسانه ای اوج است که در مرحله مقدماتی به شهرهای مختلف ایران رفته و این روزها مرحله فینال آن در حال ضبط است.
گلریز در گفتوگو با ایرنا، سرود را یکی از اصلیترین بخشهای موسیقی ایرانی میداند که در چند سال اخیر مورد بیمهری قرار گرفته است و معتقد است همچنان میتوان به سرود پرداخت و دوران آن سپری نشده است.
شما جزو خوانندههایی هستید که بیش از چهار دهه در زمینه موسیقی و سرود مشغول به فعالیت هستید. به نظرتان چقدر لازم است به سرود پرداخته شود و برای معرفی بیشتر آن به نسل امروز برنامه سازی صورت گیرد؟
سرود و ماهیت آن در شرایط فعلی کشور بسیار حائز اهمیت است. چون میبینیم که در چند سال اخیر بیش از همیشه در معرض شدیدترین هجمههای فرهنگی، رسانهای و تبلیغاتی قرار گرفتهایم. دشمنان ایران متوجه شدهاند که دیگر ابزارهای جنگ فیزیکی برای مبارزه با ما کافی نیست و باید وارد جنگهای دیگری شوند تا مسائلی همچون فرهنگ و موسیقی ما را مورد ضربه و آسیب قرار دهند.
در برابر موسیقیهای مبتذل و آهنگهای و شعرهای بیمحتوا در معرض خطر هستیم و یکی از راههایی که میتوان با چنین معضل و بحرانی مبارزه کرد از طریق رونق دادن سرود ممکن خواهد بودالبته این سبک جنگ نرم سالهاست که در حال رخ دادن است و تلاش فعالان این حوزه بر این است تا بتوانند در برابر چنین حملات فرهنگی مقاومت نشان دهند. به طوری که خوشبختانه نزدیک به دو سال میشود به موسیقی به ویژه سرود توجه بیشتری شده است. جشنواره سرود فجر نیز از جمله اقداماتی بود که برگزار شد و من به عنوان دبیر علمی جشنواره حضور داشتم. اتفاقا از این جشنواره استقبال خوبی هم شد؛ اما برگزاری چنین برنامههایی سالی یک بار کافی نیست.
از آنجایی که اهمیت سرود به ویژه برای نوجوانان و نونهالان بسیار مهم است باید به آن بیشتر از گذشته توجه نشان داد. نوجوانان امروز کنجکاو هستند و متاسفانه از طریق تلفنهای هوشمند همراهشان میتوانند هر آنچه را میخواهند ببینند و بررسی کنند. در کنار این گوشیهای همراه، ماهواره نیز جای خودش را دارد. در برابر موسیقیهای مبتذل و آهنگها و شعرهای بیمحتوا در معرض خطر هستیم و یکی از راههایی که میتوان با چنین معضل و بحرانی مبارزه کرد از طریق رونق دادن سرود است.
برگزاری جشنوارههایی با محوریت سرود و همچنین برنامهسازیهایی که حول محور سرود میگردد چه در صدا و سیما، چه در پلتفرمهای شبکههای خانگی میتواند در کنار آموزشهایی که در مدارس و دانشگاهها در گروههای درسی متنوع قرار گیرد موفقیتها و نتایج خوبی را به همراه داشته باشد. برنامههایی مانند «همآهنگ» نیز این کمک را می کند که مجدد گوش مخاطب تلویزیون با سرود آشنا شود و تصور نکنند خواندن فقط از طریق تکخوانی صورت میگیرد.
کودک سه ساله «سلام فرمانده» را از حفظ خواند
برخی می گویند که دیگر سرود نه جذابیت بالایی برای نسل امروز دارد و نه میتواند ابزاری باشد برای آنکه به وسیله آن مخاطب جوان و نوجوان را از موسیقیهای مبتذل و بیمحتوایی که به آنها اشاره کردید دور کند.
در هر صورت اگر به قدمت سرود در کشور مراجعه کنیم میبینیم سرود، مربوط به چهار دهه اخیر بعد از انقلاب نمیشود؛ بلکه قدمت آن به سالهای بسیار دور یعنی ۶-۷ هزار سال پیش میرسد که در بسیاری از نقاط دنیا هنوز بویی از شعر، فرهنگ و هنر نبرده بودند.
ما آن زمان شعرا و ترانهسراهایی مانند رودکی، باربد، نکیسا و سرکیس داشتیم که در جشنهای مهرگان آهنگهایی در قالب سرود دسته جمعی میساختند. برای همین قدمت سرود در کشور ما بسیار زیاد است و در این رابطه پیشینه داریم. دشمن از همین موضوع استفاده و با تبلیغات مسموم سعی میکند تا سرود را از چشم نسل امروز بیاندازد و آن را کمرنگ کند. واژه سرود بسیار زیباست. شعرایی مانند حافظ با سراییدن این مصرع «بیا تا گل برافشانیم و می در ساغر اندازیم» در به وجود آمدن سرود نقش بسیار زیادی داشتهاند و از نظر معنایی به آن بسیار پرداختهاند.
دشمن با تبلیغات مسموم سعی میکند تا سرود را از چشم نسل امروز بیاندازد و آن را کمرنگ کند
برخی وقتی میخواهند از واژه سرود استفاده کنند آن را با اکراه بیان میکنند در صورتی که کلمه بسیار زیبا و پر محتوایی است. به عنوان مثال سرود «سلام فرمانده» وقتی مورد توجه قرار گرفت نه تنها در کشور به آن پرداختند بلکه از مرزها نیز گذشت و مورد حمایت قرار گرفت. همین حمایت نیز کاری کرد تا بر روی آن تبلیغات خوبی انجام شود. صدا و سیما، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، حوزه هنری و تمام رسانههای دیداری، شنیداری و نوشتاری به آن پرداختند.
این موضوع تا جایی پیش رفت که مقام معظم رهبری نیز بر روی آن تاکید کردند و بعد از آن نیز حمایتها بسیار بیشتر هم شد. این اتفاق کاری کرد تا سرود مجدد رونق بگیرد. من به شخصه شاهد آن بودم که کودکی سه ساله ایستاد و این سرود را از حفظ خواند و من متعجب شدم. وقتی حمایت و تبلیغات صورت گیرد میتواند در روح و روان نوجوانان و حتی نونهالان ما اثرگذار باشد.
سرود میتواند جایگزین موسیقیهای مبتذل شود
سرودهایی که در زمان انقلاب و بعد از آن و همچنین در دهههای شصت و هفتاد ساخته و منتشر شد بسیار تاثیرگذار بودند و هنوز هم زمانی که پخش میشوند میتوانند شنونده را تحت تاثیر قرار دهد. شما نیز جزو کسانی بودید که سرودهای ماندگاری را خواندهاید و نام و صدایتان آشنای آن دوران است به طوری که صدای شما به عنوان میراث شفاهی ایران در وزارت میراث فرهنگی ثبت شدهاست. با توجه به تجربهای که دارید جایگاه سرود و تاثیری که میتواند به عنوان یک ژانر داشته باشد را چطور ارزیابی میکنید؟
سرودهایی که در زمان انقلاب و بعد از آن خوانده شد برای همیشه در تاریخ خواهند ماند و باعث افتخار من است که سهمی در آن دارم و جزو اولین کسانی هستم که بعد از پیروزی انقلاب تیمی تشکیل دادیم به همراه حمید سبزواری و احمدعلی راغب و سرودهای انقلابی بسیاری مانند «این بانگ آزادی»، «خجسته باد این پیروزی» و... را ساختیم و منتشر کردیم. آن زمان انگیزه بسیار بود و در راهپیماییها سیل خروشان مردم میآمدند و با ملودی و آهنگین شعار میدادند. سرودهای ما هم در قالب شعار مردم بود.
اصلا سرودهای اولیه زمان انقلاب وامدار شعارهای مردم است و حتی ملودیها را هم از مردم گرفتیم. سرود بعد از انقلاب یک مسئله بسیار مهم بود و آن زمان واژه سرود را همه قبول داشتند. وقتی سرود «ای شهید مطهر» را نزد حضرت امام (ره) اجرا کردیم، ایشان ما را مورد تشویق قرار دادند و تاکید کردند این سرودها باید ساخته شوند و اینطور شد که ادامه پیدا کرد و بعدها سرودهای هشت سال دفاع مقدس نیز ساخته و پخش شد و خدا را شکر آنها هم مورد توجه و استقبال قرار گرفتند.
این موضوعات اهمیت واژه سرود را نشان میدهد. از این رو معتقد هستم اگر سرود به معنای واقعی ساخته و پرداخته شود خیلی طرفدار دارد و میتواند جایگزین موسیقیهای مبتذل شود. در حال حاضر با شعرهای بیمحتوا موزیکهای ضعیف میخواهند افکار جوانهای ما را منحرف کنند که کردهاند. در حال حاضر دیر به فکر افتادهایم که میتوانیم همچنان با سرود پیش برویم. تا دهه هفتاد سرودهای خوبی ساخته شد. احمدعلی راغب کارهای بسیار قویی مانند «همشاگردی سلام»، «بابا خون داد» و... را ساخت. کارهای بسیار زیبایی که به صورت جمعی خوانده میشدند اما متاسفانه در سالهای اخیر کمرنگ شده است.
مسئولان فرهنگی ما باید با تمام قوا به این مسئله بپردازند تا در مقابل موسیقیهای مبتذل بیمحتوا مقابله کنیم. ظرفیت آن هنوز هم وجود دارد. در جشنواره سرود فجر آنقدر کارهای قوی و زیادی برای ما ارسال شد که کار انتخاب را بسیار دشوار کرده بود.
در جشنواره عمار با وجود تمام محدودیتها و امکانات کمی که وجود داشت اما کارهای بسیار خوبی ارسال شده بود. باید دست اندرکاران فرهنگی ما که در صدا و سیما، وزارت فرهنگ و ارشاد، سازمان اوج، حوزه هنری، سازمان بسیج و... هستند دست به دست هم دهند تا سرود را قوی کنند و مطمئن باشند کارهای شاخص تولید خواهد شد و جوانان، نوجوانان و نونهالان از این هنر مبتذلی که به آنها تحمیل شده است نجات خواهند یافت.
نمایی از مسابقه تلویزیونی همآهنگ
«همآهنگ» را باید به فال نیک گرفت
پیشنهاد شما برای ساخت برنامههایی با محتوای سرود چیست؟ چطور میتوان برنامهای ساخت که هم دارای کیفیت باشد و هم مخاطب امروز آن را بپسندد؟ به نظر شما ورود نهادهایی مانند سازمان اوج تا چه میزان میتوانند در بهبود اوضاع موسیقی کشور و آشتی رسانهای مانند تلویزیون با موسیقی باشد؟
زمان جنگ تحمیلی چطور دست به دست هم دادیم و با هم متحد شدیم تا یک وجب از خاکمان کم نشود؟ الان هم باید با هم متحد شویم و در این جنگ رسانهای شرکت کنیم و نگذاریم موسیقی ایرانی به فراموشی سپرده شودتولیدات حال حاضر درباره موسیقی و سرود کم است. باید بیشتر ساخته و روی آنها سرمایه گذاری شود. از این رو تولید و پخش برنامه هایی مثل «همآهنگ» را باید به فال نیک گرفت؛ هرچند این برنامه دارای نواقصی است اما بنظر می رسد شروع یک مسیر تازه در زمینه موسیقی و اهتمام به سرود باشد. من نام موسیقی که اکثر جوانان به آن گرایش پیدا کردهاند را موسیقی اجق وجق گذاشتهام. آنقدر برای همین موسیقی عجق وجق تبلیغ میشود و از سوی کشورهای خارجی مورد حمایت قرار میگیرند که دیده میشود. در حال حاضر کنسرتهایی که گذاشته میشوند همگی سرسام آور هستند؛ اما آنقدر روی آنها تبلیغ و حمایت میشود که میبینیم هر شب سالنها پر هستند.
من در این زمینهها تحقیق و بررسی بسیار کردهام و با برخی از مدیران هم در این زمینه مصاحبه کردهام؛ اما نتوانستهاند جواب قابل قبولی بدهند. کارهای بسیار زیبایی در موسیقی ایرانی داریم که در حال حاضر در اقلیت قرار گرفتهاند و ما برای آنها کاری نمیکنیم. در صورتی که سرمایه گذاران باید وارد میدان شوند. باید برای موسیقی ایرانی تبلیغ و حمایت کنند.
رسانهها باید در این زمینه به کمک بیایند. به هر حال جنگ است. زمان جنگ تحمیلی چطور دست به دست هم دادیم و با هم متحد شدیم تا یک وجب از خاکمان کم نشود؟ الان هم باید با هم متحد شویم و در این جنگ رسانهای شرکت کنیم و نگذاریم موسیقی ایرانی به فراموشی سپرده شود.
باید سرودهای ایرانی، ارزشی و حماسی آنطور که همه دوست دارند بسازیم و تولید کنیم. باید در تمام ابعاد این سرمایه گذاریها صورت گیرد تا نتیجهای موفقیتآمیز داشته باشیم. تا بوده فرهنگ ایرانی زبانزد خاص و عام بوده و همچنان هم باید زبانزد باشد. با مدیریت و سرمایه گذاری درست میتوان به آن دست یافت. کافیست بخواهیم. شروع دوران سرود برای امروز و دیروز نیست که بگوییم دوران آن تمام شده است. سرود تمام شدنی نیست.
ارسال نظر